طی 30 سال گذشته و به ویژه پس از روی کار آمدن جریان موسوم به اصلاحات، مبالغ قابل توجهی از سوی نهادهای حاکمیتی آمریکا(مانند کنگره و کاخ سفید) با هدف رسماً اعلام شده «براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران»، اختصاص یافته است. اسناد مربوط به اختصاص این بودجه ها موجود است و مقامات آمریکایی نه فقط اصراری بر مخفی نگه داشتن آن ندارند، بلکه با صراحت و به طور رسمی بر اینگونه موارد تاکید نیز می ورزند. آخرین نمونه از این دست، اختصاص 400میلیون دلار برای «ایجاد آشوب» پس از انتخابات خردادماه بود که خبر آن به نقل از مقامات رسمی آمریکا- وزیر خارجه این کشور- در رسانه ها و از جمله کیهان منتشر شده است. با توجه به شواهدی که پیش چشم ملت است و در دادگاه ها نیز مطرح شده است، چگونه می توان احتمال دریافت بودجه های یاد شده از سوی سران فتنه و عوامل آشوب های اخیر را نادیده گرفت؟! اکنون یک سؤال منطقی به ذهن خطور می کند که پاسخ جدی به آن از سوی دستگاه های قضایی و امنیتی، علاوه بر تسهیل مقابله با تهدیدات بیرونی، تصویر روشن تری از هویت مزدوران داخلی دشمن نیز به مردم ارائه خواهد کرد. قطعا اشخاص یا مراکزی هستند که واسطه انتقال این بودجه های کلان به داخل کشور می شوند و به یقین کسانی هم وجود دارند که با دریافت دلارهای آمریکایی از واسطه ها، درصدی از آن را به عنوان حق الزحمه جدا کرده و مابقی را صرف پروژه های نظری و عملی براندازی می کنند. به راستی این افراد چه کسانی هستند؟! آیا «آنها» دست های پنهانی هستند که با «اینها» که پیش چشم مردمند، تفاوت دارند؟ یا در میان همین هایند؟ یا خود اینها؟
سومین مصاحبه اعضای دولت دهم در محوطه پاستور با خبرنگاران، امروز، چهارشنبه به روال معمول این برنامه ها برگزار شد. روند این سه مصاحبه نشان می دهد که خبرنگاران به لحاظ تعداد و حوزه خبری آنها هر بار متنوع تر می شوند. **ماجرای کاپیشن و کت و شلوار احمدی نژاد هنگامی که رییس جمهور به سئوالات خبرنگاران درباره اجلاس ژنو پاسخ می داد یکی از خبرنگاران به او گفت: مردم از ما سئوال می کنند که چرا آقای احمدی نژاد کاپیشن نمی پوشد و کت و شلوار و لباس های متنوع به تن می کند. احمدی نژاد هم مانند همیشه لبخند زد و گفت: روزهایی که کاپیشن می پوشم شما نمی بینید و به پست دوربین ها نمی خوریم. وی از آن خبرنگار پرسید"لباس های متنوع؟" و ادامه داد: "شیفت ها را جابجا کرده ایم"! خبرنگار در ادامه این سئوال خود گفت: شما هنگام سفر به نیویورک شلوار متفاوتی را پوشیده بودید و احمدی نژاد هم گفت: آن موقع که مثل همیشه شلوار بسیجی پوشیده بودم.
**مصاحبه بدون تریبون در مصاحبه های روز چهارشنبه هیات دولت ابتدا خبرنگاران خود را برای مصاحبه با رییس جمهور آماده می کنند اما گفت و گوی امروز احمدی نژاد با خبرنگاران در شرایطی انجام شد که خیلی ها تصور می کردند وی به جمع خبرنگاران نمی آید. هنگام مصاحبه رییس جمهور تریبونی که برای راحتی کار خبرنگاران، عکاسان و تصویربرداران به ساختمان دولت آورده می شود، نیز برده شده بود. احمدی نژاد روی پله ها به پرسش های خبرنگاران پاسخ داد. وی که قصد نشست خبری نداشت برای سلام و احوال پرسی با خبرنگاران از پله های ساختمان دولت پایین آمد و به آنها گفت: "خسته نباشید". پرسش ها یکی پس از دیگری شروع شد و مقاومت احمدی نژاد هم موثر واقع نشد. احمدی نژاد در بین پرسش های گوناگون ترجیح داد که به پرسشی درباره اجلاس ژنو پاسخ دهد که البته این پاسخ پرسش های بعدی را نیز در پی داشت.
**بختیاری آمد و رفت مرتضی بختیاری وزیر دادگستری اولین وزیری بود که از ساختمان دولت پایین آمد و اما با عجله رفت. وی در حالی که از سوی خبرنگاران محاصره شده بود گفت: باید در جلسه دیگری شرکت کنم. البته پیش بینی می شد که اولین سئوال از بختیاری درباره محاکمه متهمان حوادث بازداشتگاه ها باشد.
**متکی تنها وزیر سیاسی دولت از بین وزرای سیاسی دولت تنها منوچهر متکی وزیر امور خارجه به جمع خبرنگاران آمد و وزرای اطلاعات، کشور و دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح در جمع خبرنگاران دیده نشدند.
**سعیدلو همراه همیشگی خبرنگاران معدود جلسات مصاحبه با هیات دولت دیده می شود که علی سعیدلو در آن حضور نیابد. رییس سازمان تربیت بدنی هم به سئوالات ورزشی پاسخ می دهد و هم در جایگاه معاون اجرایی رییس جمهوری به پرسش های دیگری از جمله: تغییرات نهاد ریاست جمهوری، سفرهای استانی و ... هنگامی که گروه های خبری و تصویری به پاستور رسیدند مشایی، سعیدلو و بهبهانی بیرون ساختمان دولت در حال گپ و گفت و گو بودند.آنان از زمان استراحت بین جلسه هیات دولت استفاده می کردند. وزیر راه و ترابری از بالای پله ها با برخی خبرنگاران صحبت کرد و برخی تلاش کردند مصاحبه از راه دور انجام دهند. بهبهانی بعدا به جمع خبرنگاران آمد.
**قائم مقام جای معاون حقوقی امروز سیدعلی ریاض قائم مقام معاونت حقوقی و پارلمانی رییس جمهور نیز در محوطه پاستور دیده شد اما عجله داشت؛ سئوال خبرنگاران از وی درباره نشست شب گذشته نمایندگان مجلس و اعضای دولت بود. آخرین عضو کابینه که به محوطه پاستور آمد دبیر هیات دولت بود و گفت و گو کوتاهی با خبرنگاران داشت
یکی از محیط های درمانی پر تنش، مطب های خصوصی پزشکان است به عنوان مثال، دادن وقت های طولانی، عدم توزیع جغرافیایی متخصصان در شهرها و کشور ، تحمل مشقت زیاد بیمار برای حضور در مطب از جمله دوری راه و ترافیک، انتظار برای مراجعه نزد پزشک، رفتار بی تفاوت و بعضا غیر محترمانه اصحاب درمان مثل منشی، پرستار و در نهایت پزشک، هزینه های سرسام آور ویزیت، دارو و درمان، دریافت وجه التزام از بیماران بابت گذراندن پروسه درمان و ... همه و همه بر بروز درگیری میان بیمار و پزشک دلالت دارد. ادامه مطلب...
باید تأکید کنم من با تغییر مدیریتی در نفت مخالف نبودم اما با تغییر شتاب زده هنوزم مخالفم. اما متأسفانه ایشان برای تغییر مدیریت در نفت به شدت فشار میآوردند در حالی که من این امر را به صلاح کشور در آن شرایط نمیدانستم. ادامه مطلب...
تعدادی از دانشجویان دانشگاه شریف که هنگام حضور دانشجو در مقابل کتابخانه مرکزی شعار دادند به کمیته انضباطی احضار شدند. به گزارش ایرنا معاون دانشجویی شریف ضمن تایید این خبر از برخورد با دانشجویان خبر داد و در ضمن تصریح کرد دانشجویانی که در خوابگاه الله اکبر می گفتند نیز به کمیته انضباطی احضار شدند.
در روزهای 12 و 13 مهرماه جاری همایش بزرگی با شرکت بیش از 300 میهمان از سوی دیوان محاسبات در سالن همایش های صداوسیما برگزار شد که برخلاف توصیه های صورت گرفته در سال اصلاح الگوی مصرف با چندین نوع غذا و دسر از شرکت کنندگان پذیرایی به عمل آمد. از ارگان ها و نهادهای منتسب به نظام جمهوری اسلامی انتظار بیشتری برای رعایت ساده زیستی و پرهیز از مصرف گرائی وجود دارد بهویژه « دیوان محاسبات »
در پی کاهش توجه افکار عمومی و رسانه ها به سفر نیویورک، تیم تبلیغاتی حامیان دولت برای جبران این ناکامی تبلیغاتی، به یکی از نمایندگان روحانی حامی دولت که در سفر نیویورک حضور داشت، مأموریتی جهت دیدار با مراجع تقلید و ارائه گزارشی از دستاوردهای بزرگ! این سفر داده اند.
سایت آینده گزارش داد:
با رد درخواست ملاقات نماینده حامی دولت برای ارائه گزارش سفر نیویورک از سوی مراجع تقلید، پروژه هاله نور 2 با شکست مواجه شد.
پس از بازگشت دکتر احمدی نژاد و همراهانش از سفر نیویورک و کاهش توجه افکار عمومی و رسانه ها به این سفر به نسبت سال های گذشته که با موضوع صندلی های خالی تشدید نیز شده بود، تیم تبلیغاتی حامیان دولت برای جبران این ناکامی تبلیغاتی، به یکی از نمایندگان روحانی حامی دولت که در سفر نیویورک حضور داشت، مأموریتی جهت دیدار با مراجع تقلید و ارائه گزارشی از دستاوردهای بزرگ! این سفر داده اند.
با اعلام درخواست این حامی سرسخت دولت از دو تن از مراجع تقلید جهت ملاقات و ارائه گزارش به مراجع تقلید که احتمال ارائه مطالبی نظیر داستان هاله نور در سفر اول دکتر احمدی نژاد به سازمان ملل را می دادند، مراجع تقلید با این درخواست مخالفت کرده و نماینده مذکور را به حضور نپذیرفتند.
گفتنی است دکتر احمدی نژاد پس از سفر نخست خود به نیویورک، در دیدار با آیت ا... جوادی آملی اقدام به ارائه گزارشی اغراق آمیز از مشاهدات خود و اطرافیانش در این سفر کرد که انتشار فیلم این دیدار توسط سایت "بازتاب"، با واکنش های فراوانی مواجه شد که به داستان هاله نور مشهور گردید.
چند روز پیش شایعه شهردار شدن محسن رضایی در راهروهای شورای شهر تهران پیچید.
سایت البرز گزارش داد:
محمدباقر قالیباف هم که مانند محسن رضایی همرزم سابق خود از فعالیتهای نظامی کناره گرفته است در حالیکه گزینه های مختلفی برای تصدی مسئولیت اداراه امور کلان شهر تهران روی میز شورای شهر وقت بود ناگهان به این سمت برگزیده شد.
اما از چند روز قبل شایعه ای در شورای شهر و شهرداری روی زبانها افتاد که می گفت به زودی محسن رضایی جای قالیباف را خواهد گرفت. رضایی هم اکنون دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام است که کاری ستادی و نه اجرایی تلقی می شود.
در این حال حسن بیادی عضو شورای اسلامی شهر تهران به خبرنگار البرز گفت: چنین مطلبی صحت ندارد و قالیباف به کار خود ادامه می دهد.
او که در انتخابات ریاست جمهوری دهم از محسن رضایی طرفداری کرده و یکی از منتقدان جدی محمود احمدی نژاد محسوب می شود گفت شهردار شدن رضایی اساسا" مطرح نشده است که بتوان نظر مخالف و موافقان درباره آن را بررسی کرد.
محسن رضایی یکی از رقیبان محمود احمدی نژاد در انتخابات ریاست جمهوری دهم در اظهار نظری قدیمی گفته بود احمدی نژاد حداکثر در حد یک استاندار است و نباید بیش از این از او انتظار داشت.
در روزهای نزدیک به انتخابات معمولاً چهرههای سیاسیای که اهل مصاحبه و اظهار نظر نیستند هم دنبال تریبونی میگردند که نظرات آنها را منعکس کند.
حبیبه بدری: حتی چهرههایی که حمایت از فردی خاص در تعارض با منافع آنها قرار میگیرد مردم را به شرکت در انتخابات دعوت میکنند و در باب وجوب آن سخنرانی میکنند. اما انتخابات دهم ریاستجمهوری از این حیث نیز با دورههای پیشین متفاوت بود، چرا که عدهای تا پایان انتخابات و پس از آن حاضر نشدند نام کاندیدای مورد حمایت خود را آشکار کنند و اگر این کار را کردند بیشتر در حاشیهها نشستند؛ این موضوع چهرههای دو طیف سیاسی کشور را شامل میشد. تا جایی که برخی چهرههایی که پیش از این بیشتر دیده میشدند در دهمین انتخابات ریاستجمهوری و بعد از آن کمتر دیده و سخنی از آنها شنیده شد. هرچند که درباره برخی از آنان سخنان زیادی گفته و نوشته شد تا جایی که آنها را در موضع پاسخگویی وادار کند و برخی از آنان نیز در پناه مجادلات دهمین انتخابات ریاستجمهوری در لایههای سیاست بیشتر فرورفتند تا فعلاً در خاطرهها نباشند.
حامی ناراضی مهدی چمران که از چهرههای شاخص جریان اصولگرایی است با پیروزی قاطع آبادگران در دومین دوره شورای شهر تهران به عنوان رئیس این شورا انتخاب شد و این جایگاه را در دوره بعد نیز حفظ کرد. حضور چمران در رأس لیست آبادگران حضور در عرصه سیاست کشور را که با پیروزی سیدمحمد خاتمی در انتخابات ریاستجمهوری 76 به انحصار اصلاحطلبان درآمده بود شکست و زمینه ورود جناح راست را که به تدریج اصولگرا شناخته شدند فراهم آورد. بعد از حمایت چمران از یک استاد دانشگاه که تا آن زمان استانداری اردبیل تنها کار اجرایی او بود برای رسیدن به شهرداری تهران در انتخابات ریاست جمهوری 84 قویتر شد تا در میان ناباوری افراد و گروهها نام محمود احمدینژاد به عنوان رئیس منتخب دولت نهم اعلام شود. چتر حمایت چمران با آغاز کار دولت نهم همچنان بر سر دکتر باقی ماند و در چیدن دولت راهنمای او بود تا جایی که برخی او را در جایگاه معاون اولی میدیدند؛ اما این حمایتها و راهنماییها تا آنجا پیش رفت که او را کمکم به حاشیه برد تا جایی که کمتر دیده شد و کمتر کسی از او موضعی دال بر انتقاد یا حمایت از دولت شنید. اما سکوت چمران در انتخابات اخیر ریاستجمهوری زمزمههایی از نارضایتی او از انتخاب اولش ایجاد کرد که بیپاسخ ماند. او هنوز مهر سکوت بر لب دارد.
کارشناس ساکت صادق خرازی که پیش از انتخابات ریاستجمهوری به عنوان نماینده میرحسین موسوی در بسیاری از مناظرهها شرکت میکرد پس از برگزاری انتخابات سیاست سکوت را در پیش گرفت و حتی در سایت خبری، تحلیلی خود - دیپلماسی ایرانی - نیز اظهارنظری نکرد. او هر چند پیش از انتخابات سیاست خارجی دولت نهم را به طور خاص با نقد خود نشانه رفته بود پس از انتخابات با هیچ روزنامه و خبرگزاریای مصاحبه نکرد و گفت دیگر هیچگاه این سکوت را نخواهد شکست.
شیبانی تاریخی عباس شیبانی که اکنون عضو شورای شهر تهران است در جریان انتخابات هیچ موضعگیری صریحی نداشت. او که در رده سنی سالمندان انقلاب اسلامی با پیشینهای پرکار و تلاش قرار دارد، دو ماه پیش با برگزاری مراسم نکوداشت «عباس شیبانی» به روزهای خبرساز خود بازگشت، خیلی کمتر از آنچه در دورههای پنجم و ششم ریاستجمهوری که به عنوان کاندیدای ریاستجمهوری مطرح شد، یا روزهایی که در کسوت نماینده مردم بر صندلیهای قرمزرنگ مجلس تکیه میزد. اما هیچکدام از اینها به اندازه روزهای مبارزه پیش از پیروزی انقلاب اسلامی او را به عنوان یک فعال سیاسی نمیتواند معرفی کند. اما دیگر جز حضور در جلسات شورای شهر و رسیدگی به امور این شورا خبری از شیبانی نیست. او حتی درخواست رسانهها را برای انجام مصاحبه رد میکند. نه از شانزده ماه پیش که همسر خود را از دست داد؛ بلکه پیش از آن هم. شیبانی پزشک که پیش از این در توضیح رفتار جوانها در ظهور انقلاب معتقد بود جوان باید انتقاد کند، درباره اعتراضهای پس از انتخابات چیزی نگفت. عضو منضبط شورای شهر سه هفته پیش هم خبرساز شد، وقتی برای اولین بار با تأخیر در جلسه شورا حضور یافت مهر درباره او نوشت: تأخیر تاریخی عباس شیبانی.
یادگار خبرساز نوه امام راحل هرچند در روزهای پیش و پس از انتخابات سیاست سکوت را در پیش گرفت و حتی در مقابل اظهاراتی که توهین به حرمت بیت امام بود نیز اظهار نظری از او شنیده نشد، اما در همه این ایام در صدر اخبار جای داشت. چه آن زمان که هر گروه سعی میکرد رأی او را در حمایت از کاندیدای خود اعلام کند و چه زمانی که او در مراسم تنفیذ حکم رئیس دولت دهم حاضر نشد. غیبتی که فاطمه رجبی درباره آن نوشت: «اساساً حضور این فرد در چنین مراسمی مورد سؤال است، نه عدم حضور او، زیرا ملت برای او نه جایگاه سیاسی و نه جایگاه علمی و نه هیچ جایگاه دیگری قائل نیست». خبرگزاری ایرنا که از دیدار سیدحسن با برخی از فعالان سیاسی که در جریان حوادث پس از انتخابات بازداشت شده بودند با عنوان «اقدامات عجیب و تأملبرانگیز» نام برد، نام او را همنشین سیدحسین خمینی، دیگر نوه امام کرد و نسبت به عاقبت کار هشدار داد. آخرین اظهارات سیدحسن مربوط به سخنرانی او در مراسم بنیانگذار جمهوری اسلامی است که پیش از سخنان رهبر انقلاب نسبت به انتخاب فردی برای احقاق حق مردم به عنوان رئیسجمهور آینده هشدار داد و گفت: با دست ناپاک نمیتوان احقاق حق کرد.
ابتکار سبز معصومه ابتکار در انتخابات اخیر ریاستجمهوری با اعلام صریح موضع خود و حمایت از میرحسین موسوی میخواست نشان دهد او نیز حامی جریانی است که نیامده میخواهد خط کشیهای اصولگرایی و اصلاحطلبی را غیر از آنچه هست ترسیم کند. فعالیتهای انتخاباتی رئیس سابق سازمان محیطزیست برای سهمخواهی در دولت میرحسین هم نبود، چرا که حضور در شورای شهر تهران او را از همیشه راضیتر کرده است. او میگفت: تکیه زدن به جایگاهی که با رأی مردم به آن رسیده باشی از همه چیز گواراتر است. او نیز مانند بسیاری از کسانی که کاندیدای مورد حمایت آنان از ریاست دولت دهم بازماند در روزهای پس از انتخابات سکوت اختیار کرد، اما فضای مجازی را برای نشر اظهارات خود برگزید. ابتکار سبز - وبلاگ شخصی معصومه ابتکار - هنوز هم مهمترین اخبار روز را به فراخور مناسبت در صفحه خود منعکس میکند، از اخبار بازداشتشدگان حوادث پس از انتخابات تا بیتوجهی دستگاه دیپلماسی نسبت به کشتهشدن مسلمانان چین تا «دلتنگیهای دفاع مقدس».
سیاستمدار در عصر یخبندان آخرین خبری که از ابراهیم اصغرزاده روی خروجی خبرگزاریها ظاهر شد مصاحبه ایسنا با عضو اولین شورای شهر تهران به مناسبت دهمین سالگرد تأسیس شوراها در سال جاری بود که نجات شوراها را در گرو عزم ملی برای کوچک کردن دولت خوانده و گفته بود: این آن نبود که ما میخواستیم. رئیس جنبش مظلومان شهر بعد از انتخابات شوراها در سال 85 دیگر وب سایت «ناراضی» را بهروز نکرد. اصغرزاده بعد از اینکه فرصت حضور «حداکثری» در مجلس هشتم نیز نصیب اصولگرایان شد گفت اصلاحات در عصر یخبندان به سر میبرد. بعد از انصراف از حضور در حزب همبستگی و مدیرمسئولی روزنامه این حزب که به همین نام منتشر میشود، اصغرزاده از فعالیتهای حزبی کنار رفت تا در جریان آخرین انتخابات ریاستجمهوری نامی از او شنیده نشود. 35 ماه پیش خبرگزاری فارس با اشاره به اختلاف اصغرزاده با اصلاحطلبان نوشت: «سیاستمدار تنهایی است که از دوران دانشجویی و با بالارفتن از دیوار سفارت امریکا وارد عرصه سیاسی ایران شده است».
سکوت تا میانجیگری با اینکه یک دستورالعمل 12 صفحهای برای تمام زیرمجموعههای شهرداری اعم از روزنامهها و نشریات، ضمایم و دستگاههای اجرایی ارسال شده بود که هیچکس نباید درباره انتخابات موضعگیری کند، رسانههای حامی دولت تا پیش از برگزاری انتخابات همه همت خود را به کار گرفتند تا همانند سال 84، محمدباقر قالیباف را رقیب احمدینژاد نشان دهند. اما شهردار تهران بر اساس آنچه به تمام زیرمجموعه خود تکلیف کرده بود تا پایان انتخابات موضع خود را آشکار نکرد و هرگاه که دستش به تریبون میرسید در باب لزوم کارآمدی دین و پرهیز از استفاده ابزاری از آن سخن میگفت در گفتوگوی ویژه خبری که دوم تیرماه از شبکه دوم سیما پخش شد به عنوان میانجی حوادث پس از انتخابات دعوت شد و برای اولین بار در مسائل مربوط به انتخابات اظهار نظر کرد. او به کاندیدای پیروز تذکر داد که خود را متعلق به همه مردم بداند. او کسانی را که در اعتراض به نتیجه انتخابات به خیابانها آمده بودند را «مردم»ی خواند که تنها «در مورد نتیجه انتخابات ابهام دارند». او از رسانه ملی نیز خواست تا به همه نظرات مخالف اجازه اظهار نظر بدهد. پس از انتشار فایل صوتیای که در آن شهردار پایتخت درباره پیشینه اسفندیار رحیممشایی و برخی وزرای دولت نهم، ناگفتههایی را گفته بود، اظهارنظرهای سیاسی او نیز خاتمه یافت. هرچند فایل منتشرشده تکذیب شد.
توفان خبرنگار شبکه تابان در یزد خبرنگار، مگر با کسی شوخی دارد!؟ مدیران و مسئولان استان، چه خبرنگارانی را دوست دارند و به آنان هدیه «تقدیم» می کنند!؟ تخلف و دروغ یک مدیر، چه ربطی به مردم یزد دارد!؟
پخش گزارش خبرنگار «شجاع» و «باشهامت» یزدی از بخش خبری 20:30 در مورد اهدای خون صوری و «ریاکارانه» رئیس و معاون سازمان انتقال خون استان یزد که باعث برکناری سریع آن رئیس و رنجش شدید و «ترس» بعضی از مدیران دارالعباده گردید، واکنش های تند و شتابرده مسئولان استان و بعضی از سایت ها و خبرگزاری ها را در پی داشته و بسیاری از مسئولان و مدیران استان، بجای «تقدیر»، حرکت خبرنگار شبکه تابان را محکوم کرده و تقاضای عذرخواهی بخش خبری 20:30 را از مردم یزد داشته اند و اما چرا باید خبرنگاری بجرم نشان دادن حقیقت و راست گفتن و دروغ نگفتن و رسواکردن مدیر متخلف، مجازات شود!؟ خبرنگار یعنی این! یعنی اینکه تصویر حقیقی مدیران و مسئولان را به مردم نشان داده و بی پرده و بی واهمه مشکلات جامعه را انعکاس دهد. سالهاست که عده ای از مدیران عادت کرده اند تا سالی چند بار با عده ای به اصطلاح خبرنگاری که خبربیار هستند، نشست رسانه ای تشکیل داده و در پایان جلسه و «نشست»، هدیه ای «ناقابل» از کیسه بیت المال، به خبرنگاران و خبربیاران خانه مطبوعات یزد هدیه دهند و اما خبرنگاری که از مسئولان و مدیران هدیه و کادو و کارمزد و حق القدم بگیرد، خبرنگار نیست! و نمی تواند که مورد اعتماد مردم باشد! امروز بسیاری از مدیران و مسئولان شهر و استان که از خبرنگاران و خبربیاران بی خطر مطبوعات و رسانه های یزد واهمه ای ندارند، از دوربین «خبرساز» و خبرنگار «شجاع» شبکه تابان یزد می ترسند، چرا که ممکن است براحتی با ضبط و پخش یک تصویر، کوس رسوایی آنان نیز را شبکه تابان به صدا دربیاورد، و این یعنی حرکتی درست از شبکه تابان یزد که امید است بدون ترس و واهمه ادامه داشته باشد، و آن خبرنگار، با دوربین شبکه تابان، بسراغ معضلات فرهنگی و اجتماعی شهر و شهرداری نیز رفته، آنچه را که هست با آنچه که مسئولان شهرداری می گویند نشان دهد!؟ امید داریم خبرنگار شجاع شبکه تابان بسراغ فرماندار شهرستان خاتم هم برود و صحبت های او را در رابطه با درخواست مالی برنامه سازان تلویزیون ضبط و پخش کند. امید داریم خبرنگار و دوربین شبکه تابان را در میدان شهدای محراب، میدان امام حسین (ع)، چهارراه معلم، خلدبرین، پارک های از بین رفته شهر، و در ادارات مختلف شهر ببینیم، و امید داریم که شبکه تابان، گزارشی از آنتن های تلفن همراهی که در نقاط مسکونی و «آموزشی» شهر نصب شده تهیه کرده و پخش کمند، و اما آیا ضبط و پخش برنامه خون دادن صوری رئیس سازمان انتقال خون یزد، یک اتفاق و حادثه ساده بوده، یا...!؟ بسیاری بنابدلایل مختلف، با هیاهو و جوسازی تاکید دارند تا بخش خبری 20:30 از مردم یزد عذر خواهی کند، و چهره های رسانه ای تندرو دو جناح سیاسی اصولگرا و اصلاح طلب نیز بر حسب اتفاق، با هم در محکوم کردن حرکت خبرنگار یزدی در یک خط گرفته اند، و اما تخلف و دروغ یک مدیر سازمان دولتی، چه ربطی به مردم صادق و مومن و سختکوش یزد دارد!؟ مگر مردم یزد مسئول کار و اعمال مدیران دولتی می باشند!؟ یک مدیر سازمان دولتی، کلک زده و خون دادن صوری خود را به نمایش گذاشته و این قضیه چه ربطی به مردم یزد دارد!؟ مگر مردم یزد کلک زده و دروغ گفته اند!؟