مکه
 
 
 
نویسنده : مبین اردکان
تاریخ : چهارشنبه 89/4/30
نظر

فیصل‌الدویسان که قبلا پیرو اهل سنت بود، گفت:بعد از شیعه شدن محبتم نسبت به خانواده بیشتر شده است زیرا اهل بیت(ع) همواره به رعایت و توجه نسبت به خانواده سفارش می‌کنند‏.‏

به گزارش شبکه ایران، فیصل‌الدویسان؛ نماینده شیعه مجلس کویت در گفت‌و‌گو با روزنامه کویتی الوطن عنوان کرده است: من مقلد آیت‌الله خامنه‌ای هستم.

بر این اساس، این نماینده شیعی مجلس کویت که قبلا پیرو مذهب اهل سنت بود، گفت: در سال ‏1994‏ شیعه شدم و به برکت اهل بیت(ع) در انتخابات پارلمانی سال گذشته به مجلس راه یافتم‏.

نماینده مجلس کویت بر این اساس برکات اهل بیت(ع) و تقلید از مقام معظم رهبری را عامل پیروزی خود در انتخابات پارلمانی این کشور اعلام کرد.

وی تأکید دارد: به مذهب خود افتخار می‌کنم همانطور که یک برادر اهل سنت به مذهب خود افتخار می‌کند.

وی همچنین افزود‏:‏ بعد از شیعه شدن محبتم نسبت به خانواده بیشتر شده است زیرا اهل بیت(ع) همواره به رعایت و توجه نسبت به خانواده سفارش می‌کنند‏.‏

الدویسان در پاسخ به این پرسش که از کدامیک از مراجع شیعه تقلید می کنید؟ نیز گفت‏:‏ از امام آیت‌الله خامنه‌ای تقلید می کنم‏.


نویسنده : مبین اردکان
تاریخ : چهارشنبه 89/4/30
نظر
اختتامیه جشنواره جوان ایرانی در بخش تجسمی، در حالی در تالار وحدت به کار خود پایان داد که"شهرام شکوهی" از خواننده های غیر مجاز موسیقی، در مراسم اختتامیه این جشنواره روی سن حاضر شد تا به اجرای قطعاتی بپردازد که وزارت ارشاد از صدور مجوز برای آنها خودداری کرده بود!این اقدام در حالی در تالار وحدت و با سوت و کفهای حاضرین در تالار(!)اتفاق می افتد که کلیپهای غیر مجاز این خواننده از شبکه های ماهواره ای فارسی زبان در حال پخش می باشد!
 "شهرام شکوهی"،چند سال گذشته در یکی از شبکه های ماهواره ای فارسی زبان در دبی(برای رقابت در خوانندگی!) حضور یافت و پس از آن اقدام به تولید آلبوم های غیر مجاز و کلیپ های مرتبط نمود که با استقبال همین شبکه ها روبرو شد!
 گفتنی است اجرای موسیقی توسط خواننده غیر مجاز در حالی در تالار وحدت صورت گرفت که "دکتر سید محمد حسینی" وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی از مدعوین حاضر در این مراسم بود.
شایان ذکر است این برنامه به همت سازمان ملی جوانان در تالار وحدت برگزار شد.
تکمیلی:خبرنگار جهان پس از انتشار این خبر با مسئولین سازمان ملی جوانان تماس گرفت و از این "دعوت سوال برانگیز" پرسید که این مقام مسوول در پاسخ گفت:دعوت از این خواننده با مجوز وزارت ارشاد صورت گرفته است و ما در این رابطه کار غیر قانونی نکردیم. 
با این حساب بایستی به کارنامه درخشان مدیران فرهنگی کشور در وزارت ارشاد،  این نمونه اخیر را هم اضافه کرد.

نویسنده : مبین اردکان
تاریخ : سه شنبه 89/4/29
نظر

صلاح و اصلاح فرد و جامعه، در سایه «شناختن عیوب» و تلاش برای «زدودن عیوب» محقق می شود. این شناخت، هم در خود ما و نسبت به اندیشه ها و عمل های خودمان است، هم نسبت به دیگران. زمینه ساز این عیب زدایی هم «تذکر» از سویی و «تنبه» و «اقدام» از سوی دیگر است. مسئله تذکر و نقد و یادآوری، همچنین «پندپذیری» و قبول نصیحت و موعظه و توجه به تذکرات دیگران از همین رهگذر، در مقوله مسائل معاشرتی و شیوه برخورد صحیح با دیگران قرار می گیرد. همان طور که بیان شد، حضرت جواد(ع) پذیرش نصیحت از کسی که او را نصیحت کند از خصایلی می داند که مومن به آن نیاز دارد. این همان روحیه نقد پذیری می باشد و نبود روحیه نقد پذیری عواقب ناگواری دارد که امام می فرماید: هرکس بدون تفکر و اطمینان نسبت به جوانب (هر کاری، فرمانی، حرکتی و...) مطیع و پذیرای آن شود، خود را در معرض سقوط قرار می دهد و نتیجه ای جز خشم و عصبانیت نخواهد گرفت. (بحارالانوار، ج ??، ص ??)


نویسنده : مبین اردکان
تاریخ : سه شنبه 89/4/29
نظر
نقد در واقع بیان نظر و ایده در مورد و مربوط به اندیشه ای ست.
اصولا با نقد، اندیشه را به چالش می کشند تا صاحب اندیشه را متنبه سازند، اتفاقی که برای همه ما افتاده است، دوستان می آیند نقدهای خودشان را در قالب نظر می دهند تا اگر نگفته ای هست مطرح کنند و یا اینکه ما را از زوایای گوناگونی که از دیده گذرانده ایم و ندیده ایم آگاه کنند.
اما نقد مراحلی دارد که طی آنها به موثر بودن آن کمک شایانی می کند که من به اقتضای سواد و اندیشه خودم چند مورد را ذکر می کنم:
?) آشنایی با صاحب اندیشه:
شناخت و آشنایی نسبت به صاحب اندیشه از این جهت مهم است که به ما کمک می کند تا بفهمیم طرف ما توان روانی نقد را دارد و یا اینکه نقد ما تا چه حد می تواند روی وی تاثیر بگذارد، اگر بفهمیم که نقد صحیح و بی غرض ما تاثیر مثبتی روی طرف می گذارد می توانیم که نقد خویش را بر اندیشه ایشان وارد کنیم.
? ) نقد بی طرف:
واقعا اگر ما خیرخواه وی اییم و می خواهیم تا طرف در خود بازنگری کند باید سعی کنیم که در نقدمان غرض ورزی های شخصی دیده نشود زیرا غرض ورزی ها از کیفیت یک نقد خوب می کاهد و این طور تداعی می شود که ما خواسته ایم با نقد از ایشان به خودنمایی پرداخته و با خرد و کوچک کردن وی خود را بالا ببریم .
?) زبان نقد:
زبان نقد بسیار مهم است ، بعضی ها از نقد صریح خوششان نمی آید و بعضی دیگر برعکس دوست دارند که دیگران صراحتا با آنها برخورد کنند. ضرب المثل معروفی ست که " زبان خوب مار را از لانه در می آورد." پس زبان و نحوه بیان بسیار مهم است، چندی پیش در مقاله "پلورالیسم و کثرت گرایی در اندیشه" نیز بر عامل زبان تاکید زیادی داشتم. و معتقدم که بیشتر سوءتفاهم ها به خاطر زبان است.
? نقدپذیری
اشخاص با توجه به خصوصیات روانی خود و شخصیتی که دارند درجه نقدپذیری شان متفاوت است ، بعضی نمی توانند به خود بقبولانند که اندیشه شان خبط است و از طرفی به قول معروف دوست ندارند که کم بیاورند ، دوستی دارم که اگر کاری را به اشتباه انجام دهد و اشتباهش را گوشزد کنی ، تحت هیچ شرایطی نمی پذیرد و با استلال های پی در پی که اکثرا هم در تناقض با هم اند، خود را تبرئه می کند ، غافل از اینکه ما می خیر خواه اوییم. بارها گفته ام که مهم نیست که پیش ما اقرار کند که اشتباه کرده است بلکه اگر نزد خویش نیز کمی بیاندیشد و به خبط خویش پی ببرد کافی ست ، زیرا مهم خود اوست که باید متوجه شود و سعی در رفع کاستی های خود باشد.
بعضی دیگر هم اصلا نقد را قبول ندارند و آن را تنها بازی برای خرد کردن اشخاص می دانند و به هیچ عنوان هیچ نوع نقدی را پذیرا نیستند. نقدها را اغلب به انحراف می کشانند و بر این عقیده اند که قصد تخریب وی را داریم .
اما بعضی ها هم هستند که از نقدها با آغوش باز استقبال می کنند و از کنار آنها به راحتی نمی گذرند و مورد بررسی قرار می دهند، تا با رفع نقوص، در جهت اعتلای خویش بکوشند.
نویسنده : مبین اردکان
تاریخ : سه شنبه 89/4/29
نظر
در ساختار سنتی جامعه‌ی ایرانیان کلیمی، دیرزمانی است که فرهنگ دوسویه‌ی نقدشدن و نقد پذیرفتن دارای اشکالات متعددی است که در این فرصت شاید بتوان برخی از آن‌ها را بیان کرد. بدون شک حق طبیعی همه‌ی ایرانیان کلیمی است که انتقادات و پیشنهادات خود را به صورت منطقی و مؤدبانه بیان کنند و انتظار داشته باشند که مسئولان و متولیان امور اجتماعی در هر رده به این نظرات توجه کنند و خود را به عنوان خدمت‌گزار مردم، در مقام پاسخ‌گویی حس کنند و با پرهیز از تفکرات پدرسالارانه، در مقام پاسخ‌گویی برآیند. اما نقد کردن بی‌شک با مجادله، هتاکی و بی‌حرمتی متفاوت است؛ ما باید یاد بگیریم در مسائل اجتماعی، اغراض شخصی را دخالت ندهیم و با پیش‌داوری‌هایی که در زمینه‌ی روابط شخصی و تفکرات ناشایست شکل گرفته، به نقد ننشینیم. همه‌ی مسئولان جامعه به وجود نارسایی‌ها اذعان می‌کنند، در عین حال عقیده دارند که در حد توان خود، تمامی تلاششان را برای حل این مسائل (که برخی میراث کهن‌سالی به درازای تاریخ ایرانیان یهودی و برخی از شرایط خاص جهانی و کشور عزیزمان است.) به کار گرفته‌اند، همان‌طور که انجمن کلیمیان بارها اعلام کرده هر دستی را که برای کمک و راهنمایی و انتقاد سالم به سوی انجمن دراز شود، صمیمانه خواهد ‌فشرد. اما فعالان عرصه‌ی اجتماعی و منتقدان عزیز باید بدانند اولاً نقد باید با دلایل واضح و منطقی بیان شود و از تفکرات آرمان‌گرایانه غیرقابل اجرا دوری جویند و از سوی دیگر ادبیات به کار رفته در نقد بهتر است که حرمت نقد شونده و منتقد را پاس دارد زیرا که در غیر این صورت نه تنها کمکی به حل مشکلات موجود نخواهد کرد، بلکه آغاز مکرری خواهد بود برای برخوردها و حساب‌های شخصی. به همان اندازه که وجود افراد منتقد نشانه‌ی حساسیت جامعه به مسائل خود است و از این رو باعث دلگرمی و دقت‌نظر و تنبه مسئولان است و می‌تواند با بیان کردن مشکلات، مسئولان را به تفکر و چاره‌جویی برای آن وا دارد، برخوردهای غیرمنصفانه و شخصی تنها به تخریب هر دو سوی نقد و به ویژه ناقد منجر خواهد شد که جامعه‌ی ایرانیان کلیمی به خاطر ماهیت سنتی خود و وجود تفکرات پدرسالارانه و قیم‌مآبانه که برخی ریشه‌های تاریخی نیز دارد، تا رسیدن به شیوه‌های نقد منطقی و منصفانه و آموختن احترام به نظرهای مخالف، مسیر طولانی را پیش رو دارد که باید هر چه سریع‌تر طی کند.
از دیگر سو، این وظیفه‌ی مسئولان امور اجتماعی است که با توجه کامل به تمامی انتقادها حتی اگر منصفانه هم نباشد، نشان دهند که به نظرات مردم ارج می‌نهند و به دور از هرگونه خودبزرگ‌بینی و خودشیفتگی و با احترام به مخاطب حتی اگر مورد بی‌حرمتی قرار گیرند سعی در رواج نگرش نقدپذیری و احترام به آحاد افراد جامعه دارند. 
بدیهی است اصول فرهنگ نقد منصفانه و تحمل افکار مخالف، نیاز به فرهنگ‌سازی در بستر زمان و به ویژه در بین اقشار جوان جامعه دارد و برای برون‌رفت از سازگارهای فردمحور و غیرآزاداندیشانه، لازم است که مسئولان جامعه برخی نظرات افراطی را نیز بشنوند.
بدیهی است که اگر چنین نکنیم، تنها تفاوت حاصله، شاید تفاوت درظاهر قضیه و اسامی افراد باشد، در حالی که ما نیاز به یک دگرگونی در زمینه‌ی تحمل عقاید یک‌دیگر را داریم.

نویسنده : مبین اردکان
تاریخ : دوشنبه 89/4/28
نظر
 مدیرکل تربیت بدنی استان یزد از سالن‌های نیمه تمام 1200 نفری، خانه کشتی و زمین چمن ورزشگاه امام خمینی اردکان بازدید کرد که در این مراسم سالن تیراندازی حوزه مقاومت 3 بسیج نیز به بهره‌برداری رسید.

سید غلامرضا  کمانه طی بازدیدی از شهرستان اردکان از مجموعه ورزشی آزادی، ورزشگاه احمدآباد، پیست سوارکاری، سالن ژیمناستیک ، مجموعه ورزشی چند منظوره طراوت و سالن نیمه تمام تنیس روی میز دیدن کرد.

وی در این سفر جلسه‌ای با جمعی از پیشکسوتان و کارمندان اداره تربیت بدنی شهرستان اردکان برگزار کرد و رییس تربیت بدنی شهرستان اردکان توضیحاتی در خصوص روند فعالیتهای انجام شده آن اداره ارائه داد .

همچنین زمین چمن مصنوعی شهرستان میبد با حضور مدیر کل تربیت بدنی استان یزد افتتاح شد.

حجت الاسلام و المسلمین اعرافی ، امام جمعه شهرستان میبد در این مراسم ضمن تشکر و قدرانی از دست اندرکاران ساخت این مجموعه، به ظرفیت و استعدادهای خوب ورزشی که در شهرستان میبد وجود دارد اشاره نمود.

وی اظهار داشت: در صورتی که حمایت مسؤولین ورزش استان از جوانان میبدی انجام گیرد مطمئن باشید این شهرستان می تواند قهرمانان زیادی را در سطح استان و  کشور معرفی نماید.

مدیر کل تربیت بدنی استان هم از مردم شهرستان میبد به نیکی یاد کرد و در خصوص پروژه‌های نیمه تمام در سطح استان افزود: ‌در سطح استان تعدادی پروژه نیمه تمام وجود دارد که با همت و همیاری مسؤولین استان در آینده شاهد بهره‌برداری این پروژه خواهیم بود. 

سید غلامرضا کمانه اضافه نمود: شهرستان میبد با وجود دو تیم فوتبال در لیگ دسته سوم کشور، با کمبود زمین چمن روبرو است که امیدواریم در آینده این مشکل را حل کنیم .

در این مراسم توسط مسئولین شهرستان میبد و مدیر کل تربیت بدنی استان هدایائی به رسم یادبود به دست اندرکاران ساخت این مجموعه اهداء شد.

.لازم بذکر است؛ زمین چمن مصنوعی ورزشگاه شهیدیه میبد با اعتبار بالغ بر یک میلیارد ریال از محل اعتبارات استانی مورد بهره برداری  قرار گرفت .


نویسنده : مبین اردکان
تاریخ : دوشنبه 89/4/28
نظر
دیدار اخیر خاتمی و موسوی همراه با طرح موضوع برخی مواضع تند زهرا رهنورد به بحث و اختلاف  کشیده شد. 
خاتمی و موسوی به تازگی با یکدیگر دیدار کردند و به بررسی وضعیت کنونی جریان اصلاحات و جریان موسوم به جنبش سبز پرداختند.
برپایه این گزارش موسوی در این دیدار باردیگر انتقادات خود از عدم همراهی خاتمی را مطرح کرده و خواستار تحرک بیشتر وی شد.
موسوی گفت: ".... وقتی شما کنارکشیدید اختلافات هم زیاد شده است.باید در متن ماجرا باشید ...."
خاتمی نیز در این دیدار با انتقاد از برخی مواضع موسوی به وی خاطرنشان کرد".... شما تنها به نگارش بیانیه‌های تند می‌پردازی و تمام ذهن خود را معطوف این نکته کرده‌ای......باید به سمت برنامه ریزی بیشتر حرکت کنیم . این موضوع یکی از مباحث انتقادی درباره عملکرد شما در جلسات دوره‌ای شده است......شما باید بپذیرید که هزینه تندروی‌های شما و خانم رهنورد را باید بدهیم و این نکته آسیب‌پذیری ما را بیشتر کرده است...."
رفتار شتابزده موسوی پس از انتخابات و تلاش وی در همراهی با جریان‌های ضد انقلاب و سلطنت‌طلب سرخوردگی جریان ناکام اصلاحات را به دنبال داشته است و بسیاری از سران این جریان موسوی را عامل طرد کامل خود از صحنه سیاسی ایران معرفی می‌کنند. موسوی به تازگی برای یافتن منفذی برای ادامه حیات سیاسی دیدارهای خود را گسترش داده است .
درحال حاضر این خاتمی است که رهبری جریان موسوم به سبز را به دست گرفته است.موسوی و کروبی مجبور شدند رهبری خاتمی را به دلیل میانه روی و طرفداران بیشتر بپذیرند.خاتمی توانست در چند ماه گذشته موسوی و کروبی را مجاب کند که مخالفت با نظام نباید از طریق دعوت به خیابانها انجام شود